تمرکز شدید بر لحظه حالا
مخلوط شغل و دانایی (حضور کامل در اقدامات)
از دست دادن خودآگاهی بازتابنده (عدم توجه به خود)
احساس کنترل شخصی یا عاملیت در وضعیت
عدم احساس گذر مجال
تجربیات فعالیت یا حالت به عنوان یک مساله سودمند.
کسانی که وارد وضعیت جریان می شوند، تماماً در عمل خود غوطهور میباشند. این غوطهورشدن دکتر روانشناس زمانی به وجود می آید که معضلهای فعالیتی که پیش روی ماست قابلتوجه باشد و نسبتاً با مهارت ما در این عمل برابر باشد.
وقتی مهارت بالا و بحران کم داشته باشیم، شکیباییمان سر میرود. زمانیکه معضل بالایی داریم و مهارت پاره ای داریم، غرق میشویم. وقتی مهارت معدود و بحران معدود داریم، بیتفاوت هستیم. تنها وقتی که مهارت و معضلهای ما بالا و برابر باشد، وارد وضعیت جریان میشویم.
ورود به جریان ذاتاً سودمند میباشد و اکثر زمان ها یک تجربه لذتقسمت است. همچنین به نظر می رسد جریان با پر نمک و رفاه بیشتر، موفقیت تحصیلی (و متعاقباً شغلی) و ارتباط ها مثبت و سلامت ارتباط دارد.
در روانشناسی مثبت دو مضمون داریم: شکوفایی و جریان. زمانی به شکوفایی میرسیم که فاکتورهای مدل PERMA را در زندگی پیاده کرده باشیم. و زمانیکه در عمل یا فعالیت مورد عشق و علاقهمان غرق شویم و مهارت و معضل کافی در آن داشته باشیم و از آن لذت ببریم، در جریان قرار می گیریم.
نمونههایی از روانشناسی مثبت در کار
آیتم اساسی این میباشد که چگونه میقدرت روانشناسی مثبت را در زندگی به فعالیت بست! اصول و تمرینات روانشناسی مثبت را میاقتدار در چند دور و بر متعدد، از جمله کلاس درس، دفتر کار و خانه خود به کار گیری کنید.
بعضی از تکنیکهای روانشناسی مثبت که بسیار مفیدند عبارتاند از:
۱. استفاده از روش خاطرات روزانه (نمونهگیری تجربی یا ESM)
قبل از تلفنهای هوشمند، اکثر زمان ها افراد از بیپر یا پیجر استعمال میکردند که آن هم در طول روز بهطور تصادفی خاموش میشد. لحظهای که به آدمها مجال میبخشید تا کمی تاخیر کنند و به آنچه فکر میکردند، احساس میکردند و جاری ساختن میدادند، بیشتر اعتنا کنند. شما هم این فرصت را به خود بدهید. دقت بدین لحظات و نوشتن آن، در روانشناسی مثبت استفاده میگردد. نوشتن چیزهایی که احساس میکنید، انجام میدهید و یا به آن فکر میکنید به شما کمک میکند تا بفهمید چقدر از روزتان کاملاً مثبت بوده است.
۲. یک دفتر شکرگزاری و قدردانیگزاری داشته باشید!
یک دفتر سپاسگزاری روشی برای شناسایی چیزهای خوب زندگی و فکر کردن راجعبه آنهاست. در انتهای روز همه چیزهایی که بابت وجود آنها سپاسگزار بودهاید را در دفتری بنویسید. هر روز سه مورد از چیزهایی که بابت داشتن آنها سپاسگزار میباشید را یادداشت فرمائید. تنها شرط این هست که این سه مورد می بایست هر روز متفاوت باشند. دراین طرز شما به جنبههای مثبت زندگی خود دقت بیتشری میکنید و در عرض یک هفته میبینید که چیزهای خوب زیادی در زندگی شما وجود دارد که رفاه و سعادت را برای شما به ارمغان میآورد.
۳. نوشتن یک نامه تشکر
هدف این تمرین این هست که فردی را پیدا فرمائید که قدردان حضور او در زندگیتان می باشید. شما همچنین باید بدانید چرا قدردان این فرد هستید. در قدم بعدی بایستی در یک دیدار، تماس، نامه یا به هر روشی این تشکر را ابراز فرمائید. این تمرین هم تشکر و هم رفاه را تقویت میکند.
۴. تمرکز بر نقاط قوت شخصی به جای نقاط ضعف
یکی مهم ترین تفاوتهای گونه های دیگر مشورت و روانشناسی مثبت، تمرکز بر نقاط قوت به جای نقاط ضعف می باشد. روانشناسی مثبت این ایده را دارد که تکیه بر نقاط قوت ما اغلب مؤثرتر از کوشش برای برتری در زمینههایی هست که برای آنان مناسب نیستیم. در کار، این تکنیک مشتمل بر شناسایی نقاط قوت فرد و کوشش برای موفقیت با استعمال از آنها می باشد.
۵. درمان رفاه (بهزیستی)
این راه جامع، مشابه درمان رفتاری شناختی (CBT) میباشد. این روش بر تقویت جنبههای مثبت و کاهش جنبههای منفی در زندگی تمرکز دارااست. شش جنبه یا استدلال رفاه که دراینراه روی آنها تمرکز میگردد عبارتاند از:
تسلط بر دور و اطراف
رویش شخصی
غرض در زندگی
خودمختاری
پذیرش خود
رابطه ها مثبت.
۶. رواندرمانی مثبت
سرازیردرمانی مثبت مانند درمان بهزیستی می باشد. ولی تعدادی تکنیک و تمرین دیگر را هم مشمول می شود. تمرکزرواندرمانی مثبت بر تشکیل داد احساسات مثبت، نقاط قوت شخصیت و حس مضمون در زندگی هست. بهطور کلی دوازده تمرین در این نوع درمان اجرا میگردد. مثلا تمرینات مربوط به به کارگیری از نقاط قوت شما، داشتن یک محل کار سپاسگزاری، و نامه قدردانی.
با بهکارگرفتن تکنیکها و تمرینهای روانشناسی مثبت میتوانید قدمهای محکمی به سمت یک زندگی خنده رو بردارید.
چرا روانشناسی مثبت اساسی هست؟
هدف اصلی روانشناسی مثبت، تشویق افراد به کشف و پرورش نقاط قوت شخصیت به جای عملکرد برای اصلاح کاستیهاست. روانشناسی مثبت نیاز به تغییر دیدگاه منفی به یک طریقه خوشبینانهتر را برای بهبود کیفیت زندگی علامت میدهد.
مبنی بر نظریههای روانشناسی مثبت، مثبتنگری یکی از اصلیترین نیروهای مشوق زندگی هست. همهی انسانها هم تجاربهای مثبت و هم تجاربهای منفی دارند. متأسفانه تمرکز بر نتایج و تجربههای منفی آسانتر است. بیشتر تحقیقات روانشناسی بر ایرادات و ناهنجاریهای دیوانه متمرکز شدهاند. در واقع روانشناسی آکنده از تشخیصهایی می باشد که اقدامات و الگوهای منفی خلق و خوی را توضیح میدهند. این تشخیصها مشمول بحرانهای سلامت جاری مثلا اضطراب و افسردگی هست که بسیاری از آدمها دچار آن ها می باشند.
با این حالا، تحقیقات راجع به روانشناسی مثبت بیشتر بر توضیحات علمی افکار و اجرا مثبت تمرکز داراست. روانشناسی مثبت وجود مشکلها و اشکالات در افکار و خلق مارا انکار نمیکند، اما این نظر را دارد که باید به نقاط قوت و فضیلت افراد هم به همان اندازه اعتنا خواهد شد.
روانشناسی مثبت به این ادله اصلی میباشد که کشف چیزی که مردم را به سمت یک زندگی معنادارتر سوق دهد، قادر است به درمان بیماریهای کم عقل، اصلاح رفتارهای منفی و ارتقا پر نمک و بهرهوری کمک کند. بهعنوانمثال، یک روانشناس مثبت به جای تجزیه و تحقیق دلایل موردای مرتبط با اعتیاد به مواد مخدر، قادر است ویژگیهای کسانی که برنده به سوراخ اعتیاد شدهاند را گزینه تحقیق قرار دهد و این ویژگیها را بین بیماران آینده ارتقا دهد.
تفاوت روانشناسی مثبت با بقیه طریقهای روانشناسی چیست؟
در واقع همپوشانی زیادی میان روانشناسی مثبت و دیگر متدهای روانشناسی وجود دارد. تمرکز اساسی روانشناسی مثبت، شناسایی و ساخت ویژگیهای مثبت است. برخلاف دیگر شیوههای روانشناسی که بر رفع نقاط ضعف و ایرادات روانی تمرکز داراهستند. در واقع تفاوت اساسی روانشناسی مثبت با دیگر روشهای روانشناسی هم همین میباشد.
برخی نقدها درباره روانشناسی مثبت
اگرچه روانشناسی مثبت نگر توسط بخش اعظمی از جامعه روانشناسی پذیرفته گردیدهاست. در کنفرانس جهانی روانشناسی مثبت در سال ۲۰۱۵، انتقاداتی درمورد روانشناسی مثبت شکل گرفت. که بعضا از نقد ها عمده و پژوهش شایستگی آنانرا به دنبال بیان میکنیم.
۱. یافتههای تحقیقات اکثر وقت ها نامعتبر، اغراق آمیز و گمراهکننده هست.
مانند هر قضیه علمی دیگری، گاهی اوقات اشتباهاتی هم در این رشته از روانشناسی صورت می دهد. اکثر اوقات به نظر میرسد که این دستور به دلیل هیجان در ارتباط پتانسیل یافتهها است. زمانی که حس میکنید یافتهای کاربرد بزرگ و عمیقی در دنیای واقعی دارد، نگهداری عینیت بسیار طاقت فرسا هست.
با این اکنون، این عذروبهانهای برای نداشتن دقت علمی نیست. روانشناسان مثبتگرا می بایست مراقب باشند که ادعاهای خود را در توان منطقی نگه دارا هستند و راجعبه محدودیتهای طریقهای خود بهصورت انتقادی تامل کنند، چون همیشه محدودیت وجود دارد!
۲. تأکید بیش از حد بر دادههای خودگزارشی و بازرسی مقطعی وجود دارد.
اکثری از تحقیقات روانشناسی مثبتگرا بر دادههای نظرسنجی تکیه دارا هستند. هرچند این تأکید بر دادههای نظرسنجی، منحصر به روانشناسی مثبت نیست. به چنگ آوردن واکنش از نزدیکان شخص بهطور فزایندهای برای تأیید یا مقایسه دادههای حاصل از گزارشهای خود شخص استفاده میشود.
۳. روانشناسی مثبتگرا دارای تعصب فرهنگی و خویشاوندانگرایی می باشد.
این درست است که اکثری از تحقیقات روانشناسی مثبت توسط دانشمندان و مجلات غربی منتشر شده است. این هم درست است که روانشناسی مثبت بهطور کلی مخاطبان سفیدپوست و طبقه معدل را در بر میگیرد. قشری که بیعدالتی، فقر و نابرابری زیاد در آن مضمون پیدا نمیکند.
هرچند اکثر مطالعات این حوزه در جوامع نسبتا محدودی انجام یافته هست، اما باز هم به لحاظ میرسد که این قضیه بیشازحد آیتم دقت قرار گرفته است. خوب میباشد بدانید جدیدا تحقیقات زیادی به وسیله محققین در جامعه ها متفاوت و کشورهای دیگر در هم اکنون ایفا میباشد. تأسیس انجمن فی مابین المللی روانشناسی مثبت یکی از مثالهای کوشش برای بسط چشم انداز روانشناسی مثبت است.
۴. این حوزه بیشازحد فردگرایانه می باشد.
نقد دیگر این می باشد که روانشناسی مثبت بیش از حد بر فرد و بر تجربه شخصی، ویژگیهای فردی و فرایندها و پدیدههای درون فردی تمرکز دارااست. به حیث میرسد روانشناسی مثبت اعتنا چندانی به روابط، مجموعهها، تیمها، سازمانها و جامعه ها ندارد.
بعضی دلیل کردهاند که این تمرکز بر افراد، در نهایت باعث به ملامت قربانی میشود؛ یعنی این پیام را منتقل میکند که اگر نمیتوانید بفهمید چهگونه شاد باشید، این تقصیر شماست.
۵. روانشناسی مثبت گرا تنها شخصیتی “Pollyanna” را اشاعه میدهد، نه کشف حقیقی از زندگی عالی.
در بین کلیهی انتقادات صورتگرفته از روانشناسی مثبت نگر، این آیتم ممکن هست آمادگی کمتری داشته باشد. اگرچه در روانشناسی مثبت تحقیقات زیادی در زمینه ی شخصیت ” Pollyanna ” (بشاش ، شاداب ، برون گرا) انجام شده می باشد، اما این تحقیقات بههیچوجه نماینده مجموع حوزه نیست.
همان طور که تا قبل از اینً ذکر شد، مطالعاتی در مورد قسمت بدون نور پر نمک و خوشبینی و مزایای تامل بدبینانه هم وجود دارد. همچنین مطالعات بیشماری بر روی افراد از طیفهای متعدد شخصیتی، از درونگراهای آرام و موفق گرفته تا افراد برونگرای مالامال سروصدا و نبردکننده، و عدم تحقق مضمون در زندگی برخی از افراد “پرحجم” انجام شده می باشد.
در ظاهر، ممکن هست به حیث برسد که روانشناسی مثبت بهنوعی علم پژوهشی افراد همیشه خنده رو می باشد. ولی یک نگاه عمیقتر به شما نشانه میدهد که این حوزه از روانشناسی پژوهشی کلیهی چیزهایی هست که زندگی را خوب میکند.
به جای نبرد با این نکات، ما بایستی توجه بیشتری به آنها داشته باشیم، تامل انتقادی را در خود رویش دهیم و چارههایی برای ایرادات گران قدر ارائه دهیم.
هیچ ناحیهای از انتقاد مصون نیست و نباید هم باشد. دعوا تندرست و انتقادات سازنده می باشد که نظریه روانشناسی مثبت را از یک ایده به یک حکم “مثبت” و با محور و شالوده محکم تبدیل میکند.
تمرکز شدید بر لحظه حالا
مخلوط شغل و دانایی (حضور کامل در اقدامات)
از دست دادن خودآگاهی بازتابنده (عدم توجه به خود)
احساس کنترل شخصی یا عاملیت در وضعیت
عدم احساس گذر مجال
تجربیات فعالیت یا حالت به عنوان یک مساله سودمند.
کسانی که وارد وضعیت جریان می شوند، تماماً در عمل خود غوطهور میباشند. این غوطهورشدن دکتر روانشناس زمانی به وجود می آید که معضلهای فعالیتی که پیش روی ماست قابلتوجه باشد و نسبتاً با مهارت ما در این عمل برابر باشد.
وقتی مهارت بالا و بحران کم داشته باشیم، شکیباییمان سر میرود. زمانیکه معضل بالایی داریم و مهارت پاره ای داریم، غرق میشویم. وقتی مهارت معدود و بحران معدود داریم، بیتفاوت هستیم. تنها وقتی که مهارت و معضلهای ما بالا و برابر باشد، وارد وضعیت جریان میشویم.
ورود به جریان ذاتاً سودمند میباشد و اکثر زمان ها یک تجربه لذتقسمت است. همچنین به نظر می رسد جریان با پر نمک و رفاه بیشتر، موفقیت تحصیلی (و متعاقباً شغلی) و ارتباط ها مثبت و سلامت ارتباط دارد.
در روانشناسی مثبت دو مضمون داریم: شکوفایی و جریان. زمانی به شکوفایی میرسیم که فاکتورهای مدل PERMA را در زندگی پیاده کرده باشیم. و زمانیکه در عمل یا فعالیت مورد عشق و علاقهمان غرق شویم و مهارت و معضل کافی در آن داشته باشیم و از آن لذت ببریم، در جریان قرار می گیریم.
نمونههایی از روانشناسی مثبت در کار
آیتم اساسی این میباشد که چگونه میقدرت روانشناسی مثبت را در زندگی به فعالیت بست! اصول و تمرینات روانشناسی مثبت را میاقتدار در چند دور و بر متعدد، از جمله کلاس درس، دفتر کار و خانه خود به کار گیری کنید.
بعضی از تکنیکهای روانشناسی مثبت که بسیار مفیدند عبارتاند از:
۱. استفاده از روش خاطرات روزانه (نمونهگیری تجربی یا ESM)
قبل از تلفنهای هوشمند، اکثر زمان ها افراد از بیپر یا پیجر استعمال میکردند که آن هم در طول روز بهطور تصادفی خاموش میشد. لحظهای که به آدمها مجال میبخشید تا کمی تاخیر کنند و به آنچه فکر میکردند، احساس میکردند و جاری ساختن میدادند، بیشتر اعتنا کنند. شما هم این فرصت را به خود بدهید. دقت بدین لحظات و نوشتن آن، در روانشناسی مثبت استفاده میگردد. نوشتن چیزهایی که احساس میکنید، انجام میدهید و یا به آن فکر میکنید به شما کمک میکند تا بفهمید چقدر از روزتان کاملاً مثبت بوده است.
۲. یک دفتر شکرگزاری و قدردانیگزاری داشته باشید!
یک دفتر سپاسگزاری روشی برای شناسایی چیزهای خوب زندگی و فکر کردن راجعبه آنهاست. در انتهای روز همه چیزهایی که بابت وجود آنها سپاسگزار بودهاید را در دفتری بنویسید. هر روز سه مورد از چیزهایی که بابت داشتن آنها سپاسگزار میباشید را یادداشت فرمائید. تنها شرط این هست که این سه مورد می بایست هر روز متفاوت باشند. دراین طرز شما به جنبههای مثبت زندگی خود دقت بیتشری میکنید و در عرض یک هفته میبینید که چیزهای خوب زیادی در زندگی شما وجود دارد که رفاه و سعادت را برای شما به ارمغان میآورد.
۳. نوشتن یک نامه تشکر
هدف این تمرین این هست که فردی را پیدا فرمائید که قدردان حضور او در زندگیتان می باشید. شما همچنین باید بدانید چرا قدردان این فرد هستید. در قدم بعدی بایستی در یک دیدار، تماس، نامه یا به هر روشی این تشکر را ابراز فرمائید. این تمرین هم تشکر و هم رفاه را تقویت میکند.
۴. تمرکز بر نقاط قوت شخصی به جای نقاط ضعف
یکی مهم ترین تفاوتهای گونه های دیگر مشورت و روانشناسی مثبت، تمرکز بر نقاط قوت به جای نقاط ضعف می باشد. روانشناسی مثبت این ایده را دارد که تکیه بر نقاط قوت ما اغلب مؤثرتر از کوشش برای برتری در زمینههایی هست که برای آنان مناسب نیستیم. در کار، این تکنیک مشتمل بر شناسایی نقاط قوت فرد و کوشش برای موفقیت با استعمال از آنها می باشد.
۵. درمان رفاه (بهزیستی)
این راه جامع، مشابه درمان رفتاری شناختی (CBT) میباشد. این روش بر تقویت جنبههای مثبت و کاهش جنبههای منفی در زندگی تمرکز دارااست. شش جنبه یا استدلال رفاه که دراینراه روی آنها تمرکز میگردد عبارتاند از:
تسلط بر دور و اطراف
رویش شخصی
غرض در زندگی
خودمختاری
پذیرش خود
رابطه ها مثبت.
۶. رواندرمانی مثبت
سرازیردرمانی مثبت مانند درمان بهزیستی می باشد. ولی تعدادی تکنیک و تمرین دیگر را هم مشمول می شود. تمرکزرواندرمانی مثبت بر تشکیل داد احساسات مثبت، نقاط قوت شخصیت و حس مضمون در زندگی هست. بهطور کلی دوازده تمرین در این نوع درمان اجرا میگردد. مثلا تمرینات مربوط به به کارگیری از نقاط قوت شما، داشتن یک محل کار سپاسگزاری، و نامه قدردانی.
با بهکارگرفتن تکنیکها و تمرینهای روانشناسی مثبت میتوانید قدمهای محکمی به سمت یک زندگی خنده رو بردارید.
چرا روانشناسی مثبت اساسی هست؟
هدف اصلی روانشناسی مثبت، تشویق افراد به کشف و پرورش نقاط قوت شخصیت به جای عملکرد برای اصلاح کاستیهاست. روانشناسی مثبت نیاز به تغییر دیدگاه منفی به یک طریقه خوشبینانهتر را برای بهبود کیفیت زندگی علامت میدهد.
مبنی بر نظریههای روانشناسی مثبت، مثبتنگری یکی از اصلیترین نیروهای مشوق زندگی هست. همهی انسانها هم تجاربهای مثبت و هم تجاربهای منفی دارند. متأسفانه تمرکز بر نتایج و تجربههای منفی آسانتر است. بیشتر تحقیقات روانشناسی بر ایرادات و ناهنجاریهای دیوانه متمرکز شدهاند. در واقع روانشناسی آکنده از تشخیصهایی می باشد که اقدامات و الگوهای منفی خلق و خوی را توضیح میدهند. این تشخیصها مشمول بحرانهای سلامت جاری مثلا اضطراب و افسردگی هست که بسیاری از آدمها دچار آن ها می باشند.
با این حالا، تحقیقات راجع به روانشناسی مثبت بیشتر بر توضیحات علمی افکار و اجرا مثبت تمرکز داراست. روانشناسی مثبت وجود مشکلها و اشکالات در افکار و خلق مارا انکار نمیکند، اما این نظر را دارد که باید به نقاط قوت و فضیلت افراد هم به همان اندازه اعتنا خواهد شد.
روانشناسی مثبت به این ادله اصلی میباشد که کشف چیزی که مردم را به سمت یک زندگی معنادارتر سوق دهد، قادر است به درمان بیماریهای کم عقل، اصلاح رفتارهای منفی و ارتقا پر نمک و بهرهوری کمک کند. بهعنوانمثال، یک روانشناس مثبت به جای تجزیه و تحقیق دلایل موردای مرتبط با اعتیاد به مواد مخدر، قادر است ویژگیهای کسانی که برنده به سوراخ اعتیاد شدهاند را گزینه تحقیق قرار دهد و این ویژگیها را بین بیماران آینده ارتقا دهد.
تفاوت روانشناسی مثبت با بقیه طریقهای روانشناسی چیست؟
در واقع همپوشانی زیادی میان روانشناسی مثبت و دیگر متدهای روانشناسی وجود دارد. تمرکز اساسی روانشناسی مثبت، شناسایی و ساخت ویژگیهای مثبت است. برخلاف دیگر شیوههای روانشناسی که بر رفع نقاط ضعف و ایرادات روانی تمرکز داراهستند. در واقع تفاوت اساسی روانشناسی مثبت با دیگر روشهای روانشناسی هم همین میباشد.
برخی نقدها درباره روانشناسی مثبت
اگرچه روانشناسی مثبت نگر توسط بخش اعظمی از جامعه روانشناسی پذیرفته گردیدهاست. در کنفرانس جهانی روانشناسی مثبت در سال ۲۰۱۵، انتقاداتی درمورد روانشناسی مثبت شکل گرفت. که بعضا از نقد ها عمده و پژوهش شایستگی آنانرا به دنبال بیان میکنیم.
۱. یافتههای تحقیقات اکثر وقت ها نامعتبر، اغراق آمیز و گمراهکننده هست.
مانند هر قضیه علمی دیگری، گاهی اوقات اشتباهاتی هم در این رشته از روانشناسی صورت می دهد. اکثر اوقات به نظر میرسد که این دستور به دلیل هیجان در ارتباط پتانسیل یافتهها است. زمانی که حس میکنید یافتهای کاربرد بزرگ و عمیقی در دنیای واقعی دارد، نگهداری عینیت بسیار طاقت فرسا هست.
با این اکنون، این عذروبهانهای برای نداشتن دقت علمی نیست. روانشناسان مثبتگرا می بایست مراقب باشند که ادعاهای خود را در توان منطقی نگه دارا هستند و راجعبه محدودیتهای طریقهای خود بهصورت انتقادی تامل کنند، چون همیشه محدودیت وجود دارد!
۲. تأکید بیش از حد بر دادههای خودگزارشی و بازرسی مقطعی وجود دارد.
اکثری از تحقیقات روانشناسی مثبتگرا بر دادههای نظرسنجی تکیه دارا هستند. هرچند این تأکید بر دادههای نظرسنجی، منحصر به روانشناسی مثبت نیست. به چنگ آوردن واکنش از نزدیکان شخص بهطور فزایندهای برای تأیید یا مقایسه دادههای حاصل از گزارشهای خود شخص استفاده میشود.
۳. روانشناسی مثبتگرا دارای تعصب فرهنگی و خویشاوندانگرایی می باشد.
این درست است که اکثری از تحقیقات روانشناسی مثبت توسط دانشمندان و مجلات غربی منتشر شده است. این هم درست است که روانشناسی مثبت بهطور کلی مخاطبان سفیدپوست و طبقه معدل را در بر میگیرد. قشری که بیعدالتی، فقر و نابرابری زیاد در آن مضمون پیدا نمیکند.
هرچند اکثر مطالعات این حوزه در جوامع نسبتا محدودی انجام یافته هست، اما باز هم به لحاظ میرسد که این قضیه بیشازحد آیتم دقت قرار گرفته است. خوب میباشد بدانید جدیدا تحقیقات زیادی به وسیله محققین در جامعه ها متفاوت و کشورهای دیگر در هم اکنون ایفا میباشد. تأسیس انجمن فی مابین المللی روانشناسی مثبت یکی از مثالهای کوشش برای بسط چشم انداز روانشناسی مثبت است.
۴. این حوزه بیشازحد فردگرایانه می باشد.
نقد دیگر این می باشد که روانشناسی مثبت بیش از حد بر فرد و بر تجربه شخصی، ویژگیهای فردی و فرایندها و پدیدههای درون فردی تمرکز دارااست. به حیث میرسد روانشناسی مثبت اعتنا چندانی به روابط، مجموعهها، تیمها، سازمانها و جامعه ها ندارد.
بعضی دلیل کردهاند که این تمرکز بر افراد، در نهایت باعث به ملامت قربانی میشود؛ یعنی این پیام را منتقل میکند که اگر نمیتوانید بفهمید چهگونه شاد باشید، این تقصیر شماست.
۵. روانشناسی مثبت گرا تنها شخصیتی “Pollyanna” را اشاعه میدهد، نه کشف حقیقی از زندگی عالی.
در بین کلیهی انتقادات صورتگرفته از روانشناسی مثبت نگر، این آیتم ممکن هست آمادگی کمتری داشته باشد. اگرچه در روانشناسی مثبت تحقیقات زیادی در زمینه ی شخصیت ” Pollyanna ” (بشاش ، شاداب ، برون گرا) انجام شده می باشد، اما این تحقیقات بههیچوجه نماینده مجموع حوزه نیست.
همان طور که تا قبل از اینً ذکر شد، مطالعاتی در مورد قسمت بدون نور پر نمک و خوشبینی و مزایای تامل بدبینانه هم وجود دارد. همچنین مطالعات بیشماری بر روی افراد از طیفهای متعدد شخصیتی، از درونگراهای آرام و موفق گرفته تا افراد برونگرای مالامال سروصدا و نبردکننده، و عدم تحقق مضمون در زندگی برخی از افراد “پرحجم” انجام شده می باشد.
در ظاهر، ممکن هست به حیث برسد که روانشناسی مثبت بهنوعی علم پژوهشی افراد همیشه خنده رو می باشد. ولی یک نگاه عمیقتر به شما نشانه میدهد که این حوزه از روانشناسی پژوهشی کلیهی چیزهایی هست که زندگی را خوب میکند.
به جای نبرد با این نکات، ما بایستی توجه بیشتری به آنها داشته باشیم، تامل انتقادی را در خود رویش دهیم و چارههایی برای ایرادات گران قدر ارائه دهیم.
هیچ ناحیهای از انتقاد مصون نیست و نباید هم باشد. دعوا تندرست و انتقادات سازنده می باشد که نظریه روانشناسی مثبت را از یک ایده به یک حکم “مثبت” و با محور و شالوده محکم تبدیل میکند.